.
نمی دونم هنوز میای این جا یا نه ولی فقط می خواستم بگم من این جا رو فراموش نکردم!
در ضمن روزتون هم مبارک...
نمی دونم هنوز میای این جا یا نه ولی فقط می خواستم بگم من این جا رو فراموش نکردم!
در ضمن روزتون هم مبارک...
خوبم...
درست مثل مزرعه ای که،
محصولش را ملخ ها
خورده اند؛
دیگر نگران داس ها نیستم!....
پ.ن1 : این روزها فقط نبودن تو نیست که آزارم می دهد، بودن دیگرانی هم هست که آتش به جانم بزند...
پ.ن2 : نمی دانم هنوز گاهی خاطرات شیرینمان را یاد می کنی یا نه؛ من که دیگر از سفر در این همه خاطره خسته شدم...
پ.ن3 : تنهایی یعنی آنقدر یک خاطره را مرور کنی که نخ نما شود.
پ.ن4 : هنوز از سر اتفاق به این جا سری می زنی؟! من هر روز در این هدیه ی بیکران غرق می شوم...
صدای پای تو که می روی،
و صدای پای مرگ که می آید،
و دیگر هیچ نمی شنوم....
پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه ی دل کندن بود
دل که دادم به یارم دیدم
راهش افسوس جدا ازمن بود...
خواستم راز دل با تو گویم ، جا نمی یابم
اگر جایی شود پیدا ، تو را تنها نمی یابم
اگر یابم تو را تنها و جایی هم شود پیدا،
زشادی دست و پاگُم می کنم،خود رانمی یابم
تولدت مبارک.....
این جمله رو امروز بارها خوندم و شنیدم اما حالا که روز تموم شده می بینم انگار امروز یه چیز کم داشت ؛ تبریک یه دوست خیلی عزیز !
تولدم مبارک .....
آیینه روبرویم نگذار
من با خودم قهرم!